pH گوشت و نقش آن

close-up of raw and grilled beef burger patties with a pH meter in a professional kitchen showing the role of meat pH in burger juiciness and quality

pH گوشت چیست و چرا برای برگر مهم است؟

 یکی از مفاهیم کلیدی در علم گوشت و برگرسازی، pH گوشت است؛ عددی ساده که روی رنگ، آبداری، بافت، ماندگاری و حتی طعم نهایی برگر شما اثر مستقیم می‌گذارد.pH در واقع مقیاسی برای سنجش اسیدی یا قلیایی بودن یک ماده است که از ۰ تا ۱۴ تغییر می‌کند. عدد ۷ خنثی است، کمتر از آن اسیدی و بالاتر قلیایی محسوب می‌شود. در گوشت قرمز، بازه معمول pH نهایی پس از کشتار معمولاً حدود ۵٫۴ تا ۵٫۸ است. این محدوده برای داشتن رنگ مناسب، آبداری خوب و ماندگاری قابل‌قبول ایده‌آل محسوب می‌شود.

گوشت با pH خیلی پایین (مثلاً حدود ۵ یا کمتر) معمولاً:

  • رنگ روشن‌تر و متمایل به کم‌رنگ شدن دارد،
  • آب را کم‌تر نگه می‌دارد و در نتیجه آب زیادی از دست می‌دهد،
  • در پخت، سریع خشک می‌شود و بافت نسبتاً سفت و خُردشونده پیدا می‌کند.

در مقابل، گوشت با pH خیلی بالا (بالاتر از حدود ۶) معمولاً:

  • تیره‌تر دیده می‌شود،
  • در ظاهر اولیه شاید مرطوب و تیره و «گوشت‌طور» به‌نظر برسد،
  • اما به‌دلیل شرایط مناسب‌تر برای رشد میکروبی، ماندگاری کم‌تری دارد و ریسک فساد میکروبی بالاتر است.

در مهندسی برگر، فهم این بازه pH کمک می‌کند بفهمیم چرا بعضی برگرها با وجود مواد اولیه مشابه، آبدار، براق و خوش‌بافت هستند و بعضی دیگر خشک، تیره یا بدون ثبات در بافت.

تاریخچه مختصر pH در صنعت گوشت

مفهوم pH از اوایل قرن بیستم وارد علوم غذایی شد، اما نقش آن در صنعت گوشت و کنترل کیفیت، بعد از توسعه ابزارهای آزمایشگاهی ساده و قابل‌حمل، جدی‌تر شد. وقتی تولید گوشت از کشتار سنتی به سمت زنجیره صنعتی و سردخانه‌ای رفت، نیاز به یک شاخص عددی برای تشخیص کیفیت و پیش‌بینی ماندگاری بیشتر احساس شد. در این‌جا pH به‌عنوان یکی از پارامترهای کلیدی وارد استانداردهای گوشت شد.

در دهه‌های اخیر، در آزمایشگاه‌های گوشت دنیا، اندازه‌گیری pH گوشت چند ساعت پس از کشتار، به یک تست مرسوم تبدیل شده است. این اندازه‌گیری، در کنار فاکتورهایی مثل دما، رنگ، میزان چربی و ساختار عضله، به تولیدکنندگان صنعتی کمک می‌کند:

  • گوشت‌های با رفتار غیرعادی (خیلی تیره، خیلی روشن، خیلی خشک یا خیلی خیس) را سریع‌تر شناسایی کنند،
  • ریسک فساد میکروبی را بهتر مدیریت کنند،
  • برای هر نوع محصول (استیک، برگر، کباب، سوسیس و …) ماده اولیه مناسب‌تری انتخاب کنند.

در ایران، هنوز pH گوشت در اکثر آشپزخانه‌ها و رستوران‌ها به‌صورت آزمایشگاهی سنجیده نمی‌شود و بیشتر تولیدکنندگان کوچک، به رنگ، بو و ظاهر بسنده می‌کنند. اما در نگاه علمی و استانداردی که برندهایی مثل کیوب برگر دنبال می‌کنند، رفتار گوشت در پخت و آبداری نهایی به‌عنوان یک شاخص غیرمستقیم برای تشخیص وضعیت pH و کیفیت خام در نظر گرفته می‌شود.

توضیح علمی: رابطه pH با رنگ، آبداری و ماندگاری گوشت

وقتی حیوان ذبح می‌شود، قندهای موجود در عضله در یک فرایند طبیعی به اسید لاکتیک تبدیل می‌شوند. تجمع این اسید باعث کاهش pH از حدود ۷ در عضله زنده به حدود ۵٫۴–۵٫۸ در گوشت می‌شود. سرعت و میزان این کاهش pH، تعیین‌کننده اصلی رنگ، بافت، آبداری و حتی زمان ماندگاری گوشت است.

رابطه pH با رنگ گوشت

پروتئین میوگلوبین مسئول رنگ گوشت است. در pH مناسب (نزدیک ۵٫۵) گوشت:

  • رنگ قرمز یا قرمز گیلاسی متعادل دارد،
  • نه خیلی تیره و مایل به بنفش است، نه خیلی روشن و کم‌رمق.

pH بالاتر از حد طبیعی باعث تیره شدن گوشت می‌شود، درحالی‌که pH خیلی پایین، رنگی روشن و بعضاً کم‌رمق ایجاد می‌کند.

ظرفیت نگهداری آب و آبداری

پروتئین‌های عضله مثل اسفنج رفتار می‌کنند؛ بسته به pH، می‌توانند آب را درون خود نگه دارند یا آن را آزاد کنند. در محدوده pH حدود ۵٫۴–۵٫۸، گوشت ظرفیت نگهداری آب مطلوبی دارد. انحراف شدید از این محدوده باعث:

  • از دست رفتن آب در طول نگهداری و پخت،
  • کاهش وزن نهایی محصول (شرینک بیشتر)،
  • خشک شدن برگر روی گریل و از بین رفتن حس «آبدار بودن» در دهان.

رشد میکروبی و ماندگاری

بیشتر باکتری‌های بیماری‌زا، در محیط‌های با pH خنثی یا کمی قلیایی رشد بهتری دارند. بنابراین گوشت با pH بالاتر از حد معمول، محیط مناسب‌تری برای رشد میکروب‌ها فراهم می‌کند و سریع‌تر فاسد می‌شود. pH کمی پایین‌تر، در کنار دمای سردخانه مناسب، به افزایش ماندگاری کمک می‌کند.

DFD و PSE به زبان ساده

دو اصطلاح کاربردی در علم گوشت عبارت‌اند از:

  • DFD (Dark, Firm, Dry): گوشت تیره، سفت و خشک با pH بالا. این گوشت‌ها رنگ خیلی تیره، بافت سفت‌تر و ماندگاری میکروبی کمتر دارند. در برگر، ممکن است در نگاه اول گوشت‌تری به‌نظر برسند، اما کنترل کیفیت و طعم آن‌ها دشوار است.
  • PSE (Pale, Soft, Exudative): گوشت روشن، نرم و آب‌افتاده با pH خیلی پایین. آب زیادی از دست می‌دهد، روی میز کار و در بسته‌بندی آب جمع می‌شود و در پخت، سریع خشک می‌شود.

هدف یک آشپزخانه حرفه‌ای برگر این است که تا حد ممکن از گوشت‌های نزدیک به محدوده تعادل فاصله نگیرد و مواد اولیه با pH طبیعی و رفتار پایدار انتخاب کند.

نقش pH گوشت در آبداری و کیفیت برگر

در برگر، ما گوشت را به شکل پتی در می‌آوریم و روی گریل، سِیرینگ یا حتی سموکر می‌پزیم. در این فرآیند، هر درجه تغییر در توانایی نگهداشت آب، مستقیماً روی آبداری نهایی برگر اثر می‌گذارد. به‌همین دلیل، pH گوشت و نقش آن در طراحی برگر، کاملاً جدی است.

اثر pH روی بافت پتی و شرینک

اگر گوشت pH خیلی پایینی داشته باشد، پروتئین‌ها در حالت «منقبض»‌تری قرار می‌گیرند و آب را سخت‌تر نگه می‌دارند. در نتیجه:

  • پتی روی گریل آب زیادی از دست می‌دهد،
  • برگر کوچک‌تر و نازک‌تر از اندازه اولیه می‌شود (شرینک زیاد)،
  • بافت در دهان خشک و گاهی خُردشونده احساس می‌شود.

در گوشت‌های با pH خیلی بالا، بافت قبل از پخت ممکن است سفت و تیره باشد، اما به‌دلیل چالش‌های میکروبی و ناپایداری رنگ، کنترل کیفیت برگر دشوارتر می‌شود.

اثر pH روی طعم نهایی

طعم برگر از ترکیب واکنش‌های قهوه‌ای شدن (مایارد)، چربی، ادویه و آبداری شکل می‌گیرد. اگر گوشت خشک شود، حتی بهترین ترکیب ادویه و فتوایی از سس هم نمی‌تواند حس «لقمه آبدار» را برگرداند. pH مناسب کمک می‌کند که:

  • چربی و آب در بافت پتی بهتر پخش شوند،
  • در طول پخت، سطح پتی قهوه‌ای و کاراملی شود اما داخل هنوز آبدار بماند،
  • تجربه حسی نهایی، بالانس بین بافت، طعم و آبداری باشد.

در کیوب برگر، انتخاب و تست گوشت صرفاً به نگاه‌کردن به رنگ محدود نمی‌شود. رفتار گوشت در تست‌های پخت، میزان شرینک، بافت بعد از پخت و آبداری در لقمه، همه به‌عنوان شاخص‌های غیرمستقیم مرتبط با pH و کیفیت گوشت بررسی می‌شوند. این رویکرد با نگاه «آزمایشگاه طعم» و استانداردهایی که در صفحه استانداردهای کیوب تعریف شده‌اند، هم‌خوان است.

چطور بدون ابزار، pH گوشت مناسب را تشخیص دهیم؟

بسیاری از آشپزخانه‌های شهری یا استارتاپ‌های فست‌فود، دسترسی به pH متر ندارند. اما می‌توان با چند نشانه ساده، به‌طور تقریبی متوجه وضعیت pH و کیفیت گوشت شد. این روش‌ها قطعی نیستند، اما برای کنترل اولیه در رستوران کاربردی‌اند.

۱. رنگ و ظاهر سطح گوشت

در شرایط نگهداری مناسب، گوشت با pH طبیعی:

  • رنگ قرمز یا قرمز متمایل به گیلاسی دارد،
  • نه بیش از حد تیره و بنفش است،
  • نه خیلی روشن و رنگ‌پریده.

گوشت بسیار تیره می‌تواند نشانه pH بالا (نزدیک به DFD) باشد، درحالی‌که گوشت خیلی روشن و «آب‌افتاده» معمولاً به سمت PSE گرایش دارد.

۲. بوی اولیه

بوی گوشت تازه باید ملایم، کمی فلزی و بدون تیزی ناخوشایند باشد. هرگونه بوی ترش، تند یا «دم‌کرده» نشان می‌دهد که یا زنجیره سرد درست رعایت نشده، یا pH و شرایط میکروبی به‌سمت فساد حرکت کرده‌اند. pH بالاتر معمولاً با رشد سریع‌تر میکروبی و بوی نامطبوع زودهنگام همراه است.

۳. بافت و رطوبت سطح

به بافت گوشت در لمس دقت کنید:

  • اگر سطح بیش از حد خیس و آب‌افتاده باشد، احتمالاً ظرفیت نگهداری آب پایین است (گرایش به PSE)،
  • اگر گوشت خیلی سفت و خشک، ولی تیره باشد، احتمالاً به سمت DFD رفته است.

۴. تست پخت کوچک

یکی از ابزارهای مهم در آشپزخانه حرفه‌ای، تست پخت روی تکه کوچکی از گوشت چرخ‌شده است. یک پتی کوچک ۳۰–۴۰ گرمی درست کنید و روی گریل یا تابه چدنی با حرارت استاندارد بپزید و به این موارد دقت کنید:

  • چقدر از اندازه اولیه کوچک می‌شود (شرینک)،
  • روی سطح گریل چقدر آب و آبگوشت جمع می‌شود،
  • بافت بعد از پخت، چقدر آبدار یا خشک است.

اگر پتی بسیار کوچک شود، آب زیادی از دست بدهد و بافت خشک باشد، احتمالاً گوشت شما pH مناسبی ندارد یا ترکیب چربی و عضله آن استاندارد نیست. این نوع تست‌های ساده، بخشی از رویکرد «آزمایشگاه طعم» هستند که در کیوب برگر برای ارزیابی مواد اولیه به‌کار می‌روند و هم‌راستا با نگاه علمی مطرح‌شده در بخش علم طعم در برگرسازی است.

کار با گوشت‌هایی که pH نامناسب دارند

در عمل، همیشه امکان برگشت یا تعویض گوشت وجود ندارد؛ مخصوصاً برای کسب‌وکارهای کوچک. بنابراین دانستن چند تکنیک برای مدیریت گوشت‌هایی که رفتار مناسبی در پخت ندارند، می‌تواند از ضرر کیفی و اقتصادی کم کند. البته این نکات معجزه نمی‌کنند، اما می‌توانند وضعیت نهایی برگر را قابل‌قبول‌تر کنند.

۱. برای گوشت‌های خشک و آب‌کم (گرایش PSE)

در این حالت، گوشت در پخت سریع آب از دست می‌دهد. راه‌کارهای کاربردی:

  • تنظیم درصد چربی: افزودن کمی چربی بیشتر (در محدوده استاندارد برگر) می‌تواند به توزیع بهتر رطوبت کمک کند.
  • افزودن نمک در زمان مناسب: نمک اگر خیلی زود به گوشت افزوده شود، می‌تواند آب بیشتری را بیرون بکشد؛ بهتر است زمان نمک‌زدن نزدیک به شکل‌دهی پتی یا درست قبل از پخت باشد.
  • کنترل حرارت گریل: استفاده از حرارت متعادل و جلوگیری از شوک حرارتی شدید، به حفظ آبداری کمک می‌کند.

۲. برای گوشت‌های تیره و سفت (گرایش DFD)

در این حالت، چالش اصلی بیشتر میکروبی و ماندگاری است تا صرفاً آبداری. چند نکته:

  • حفظ زنجیره سرد دقیق‌تر و استفاده سریع‌تر از گوشت،
  • پخت کامل‌تر برای کاهش ریسک میکروبی،
  • ترکیب این گوشت با گوشت‌هایی با رفتار متعادل‌تر (در صورت امکان) برای رسیدن به پروفایل پایدارتر.

نکته مهم برای هر دو حالت این است که pH نامناسب را نمی‌توان با ادویه یا سس پنهان کرد. شاید مزه‌های قوی بتوانند بخشی از حس دهانی را اصلاح کنند، اما مشکل بنیادی بافت و آبداری همچنان باقی می‌ماند. به همین دلیل است که در کیوب برگر، استاندارد انتخاب گوشت قبل از هر چیز، بر پایه کیفیت ذاتی ماده اولیه و رفتار آن در پخت شکل می‌گیرد؛ رویکردی که در چارچوب استانداردهای کیوب برگر تعریف شده است.

اشتباهات رایج درباره pH گوشت در برگرسازی

در بسیاری از آشپزخانه‌های فست‌فود، موضوع pH یا اصلاً مطرح نمی‌شود، یا به‌اشتباه با چند نشانه ظاهری ساده خلاصه می‌شود. این خطاها در بلندمدت هم به کیفیت محصول آسیب می‌زنند و هم به هویت برند.

۱. تمرکز فقط بر قیمت و ظاهر اولیه

یکی از اشتباهات متداول، انتخاب گوشت صرفاً بر اساس قیمت پایین‌تر و رنگ به‌ظاهر جذاب است. بدون در نظر گرفتن pH و رفتار در پخت، ممکن است:

  • وزن نهایی محصول بعد از پخت کمتر شود (به‌خاطر آب‌رفت زیاد)،
  • کیفیت حسی برگر از یک روز به روز دیگر ثابت نباشد،
  • مشتری حس «عدم ثبات» در طعم و بافت تجربه کند.

۲. استفاده از گوشت DFD یا PSE بدون شناخت

گاهی تأمین‌کننده، گوشت‌هایی با رفتار غیرنرمال عرضه می‌کند؛ تیره و سفت، یا روشن و آب‌افتاده. اگر تیم آشپزخانه این الگوها را نشناسد، ممکن است:

  • از گوشت DFD با ریسک میکروبی بالا برای برگر استفاده شود،
  • یا از گوشت PSE که در پخت خشک و کم‌حجم می‌شود.

در هر دو حالت، نه‌تنها آبداری و بافت، بلکه اعتماد مشتری به برند هم آسیب می‌بیند؛ چون نتیجه روی بشقاب، با تصویری که برند در ذهن مخاطب ساخته هم‌خوانی ندارد.

۳. نادیده‌گرفتن تست پخت به‌عنوان ابزار کنترل کیفیت

بعضی آشپزخانه‌ها گوشت را فقط روی ترازو و با چشم کنترل می‌کنند. حذف تست پخت کوچک باعث می‌شود:

  • رفتار واقعی گوشت در گرما، قبل از سرو، شناخته نشود،
  • مشکل pH و آبداری تازه بعد از سرو به مشتری کشف شود.

در نگاه «آزمایشگاه طعم» که کیوب برگر دنبال می‌کند، تست‌های پخت دوره‌ای بخش جدایی‌ناپذیر کنترل کیفیت هستند و به تیم کمک می‌کنند، قبل از مشتری، رفتار گوشت و تاثیر pH را ببینند.

استاندارد کیوب برگر در انتخاب گوشت و نقش pH

کیوب برگر خودش را صرفاً یک فست‌فود نمی‌داند؛ بلکه می‌خواهد مرجع فارسی دانش برگر باشد. در چنین رویکردی، pH گوشت یک عدد آزمایشگاهی خشک نیست، بلکه بخشی از «DNA طعم» و هویت حسی برند است.

در استاندارد انتخاب گوشت در کیوب برگر، چند اصل کلیدی وجود دارد:

  • تمرکز بر کیفیت ذاتی گوشت، نه فقط ظاهر و قیمت،
  • توجه به ساختار عضله و نسبت چربی به گوشت،
  • ارزیابی مداوم رفتار گوشت در پخت: میزان شرینک، آبداری، ثبات رنگ و بافت،
  • هم‌راستایی انتخاب گوشت با فلسفه طعم و «هویت طعم» برند.

این اصول باعث می‌شوند که حتی بدون داشتن pH متر در هر شعبه، تیم آشپزخانه بتواند با نگاه علمی، گوشت مناسب‌تر برای برگر را تشخیص دهد و در صورت مشاهده رفتار غیرعادی، سریع‌تر واکنش نشان دهد. برای درک عمیق‌تر این نگاه، مطالعه هویت طعم کیوب برگر تصویر کامل‌تری از این جهان طعمی به شما می‌دهد.

چرا pH گوشت باید برای هر برگرساز مهم باشد؟

اگر بخواهیم تمام بحث را در چند محور خلاصه کنیم، pH گوشت و نقش آن در برگرسازی این‌طور جمع‌بندی می‌شود:

  • رنگ: pH مناسب، رنگ قرمز متعادل و اشتهابرانگیز به گوشت می‌دهد؛ نه خیلی تیره و نگران‌کننده، نه خیلی روشن و کم‌رمق.
  • آبداری: ظرفیت نگهداری آب، مستقیماً به pH وابسته است. گوشت خارج از محدوده مطلوب، در پخت آب بیشتری از دست می‌دهد و برگر خشک‌تر می‌شود.
  • بافت: پروتئین‌های عضله در pH مناسب، بافتی متعادل، نه بیش از حد سفت و نه بیش از حد شل ایجاد می‌کنند. این تعادل، همان حسی است که در یک لقمه برگر حرفه‌ای انتظار داریم.
  • ماندگاری و ایمنی: pH بالا، رشد میکروبی را تسهیل می‌کند و pH کمی پایین‌تر (در حد استاندارد) در کنار دمای مناسب، به ماندگاری بهتر کمک می‌کند.
  • کیفیت حسی برگر: در نهایت، مشتری چیزی را که می‌چشد، قضاوت می‌کند؛ pH مناسب، پیش‌نیاز طعم، بو و آبداری پایدار در هر سفارش است.

برای یک فودلاور شهری، دانستن این مفاهیم کمک می‌کند بفهمد چرا بعضی برگرها «حرفه‌ای» حس می‌شوند و بعضی فقط یک ساندویچ معمولی‌اند. برای آشپزها و مدیران رستوران، pH گوشت تبدیل به یک زبان مشترک علمی برای کنترل کیفیت می‌شود. اگر به این نوع نگاه علمی علاقه‌مندید، پیشنهاد می‌کنیم سراغ مقالات دیگر کیوب برگر در حوزه علم گوشت و مواد اولیه و همچنین ساختار و اجزای برگر بروید و عمیق‌تر وارد جهان مهندسی طعم شوید.

سوالات متداول

۱. pH مناسب برای گوشت برگر چقدر است؟

برای بیشتر گوشت‌های قرمز، محدوده حدود ۵٫۴ تا ۵٫۸ به‌عنوان pH نهایی طبیعی و مطلوب در نظر گرفته می‌شود. در این بازه، رنگ گوشت متعادل است، ظرفیت نگهداری آب مناسب است و برگر در پخت، آبداری و بافت خوبی خواهد داشت. انحراف زیاد از این محدوده، ریسک خشکی، تغییر رنگ یا فساد میکروبی را بالا می‌برد.

۲. بدون دستگاه، چطور می‌توانم حدس بزنم pH گوشت مناسب است؟

می‌توانید به سه شاخص ساده نگاه کنید: رنگ، رطوبت سطح و رفتار در تست پخت کوچک. گوشت بسیار تیره یا خیلی روشن و آب‌افتاده، معمولاً مشکوک است. اگر در یک پتی کوچک، شرینک شدید، آب‌رفت زیاد و بافت خشک می‌بینید، احتمالاً pH یا ساختار گوشت مناسب نیست. این روش‌ها دقیق نیستند، اما برای کنترل روزمره در آشپزخانه کاربرد دارند.

۳. pH گوشت چه ربطی به ماندگاری و ایمنی دارد؟

بیشتر باکتری‌های بیماری‌زا محیط‌های خنثی یا کمی قلیایی را دوست دارند. گوشت‌هایی با pH بالاتر از حد طبیعی، شرایط بهتری برای رشد این میکروارگانیسم‌ها فراهم می‌کنند و سریع‌تر فاسد می‌شوند. در مقابل، گوشت با pH کمی پایین‌تر (در محدوده استاندارد) در کنار دمای سردخانه مناسب، ماندگاری و ایمنی بیشتری دارد.

۴. آیا با ادویه و سس می‌شود مشکل pH نامناسب گوشت را حل کرد؟

ادویه و سس فقط می‌توانند طعم و تا حدی حس دهانی را تغییر دهند، اما اساس مشکل را حل نمی‌کنند. اگر گوشت به‌دلیل pH نامناسب، خشک، سفت یا ناپایدار باشد، اضافه‌کردن سس فقط تا حد محدودی آن را قابل‌تحمل‌تر می‌کند. برای برگر حرفه‌ای، ابتدا باید کیفیت خود گوشت و رفتار آن در پخت درست باشد، بعد سراغ بازی با طعم‌ها برویم.

۵. تفاوت گوشت DFD و PSE در برگر چیست؟

گوشت DFD تیره، سفت و از نظر میکروبی پرریسک‌تر است و رنگ آن روی پتی تیره‌تر می‌ماند. گوشت PSE برعکس، روشن و آب‌افتاده است و در پخت، سریع خشک می‌شود و شرینک زیادی دارد. هر دو نوع برای برگر ایده‌آل نیستند؛ یکی از نظر ایمنی و ثبات رنگ، و دیگری از نظر آبداری و بافت. بهترین انتخاب، گوشت با pH طبیعی و رفتار متعادل در پخت است.

منابع

Lawrie’s Meat Science, 8th Edition, R.A. Lawrie & D.A. Ledward

Principles of Meat Science, 5th Edition, P.D. Warriss

پارسا کیانفر

پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.
پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت + یازده =