نسبت چربی به پروتئین در پتی؛ فرمول رسیدن به طعم قوی و آب‌داری پایدار

کلوزآپ پتی برگر آبدار روی گریل با نمایش بافت و کراست؛ مرتبط با نسبت چربی به پروتئین و درصد چربی پتی

یک درد آشنا: «پتی‌ام یا خشک می‌شود یا بیش از حد چرب و ریزشی است.» معمولاً اولین واکنش این است که درصد چربی پتی را بالا یا پایین کنیم؛ اما اگر فقط با “درصد چربی” بازی کنید، باز هم ممکن است یک بار پتی آبدار شود و دفعه بعد با همان عدد، یا خشک دربیاید یا روی فلت‌تاپ مثل کره آب شود و انسجامش را از دست بدهد. نقطهٔ کور ماجرا اینجاست: پتی فقط چربی نیست؛ شبکهٔ پروتئینیِ گوشت همان اسکلت سازه است و چربی، نرم‌کننده و حامل طعم. بنابراین آنچه واقعاً کیفیت را پایدار می‌کند «نسبت چربی به پروتئین» است؛ نسبتی که هم بافت را کنترل می‌کند، هم آبداری را، هم واکنش مایلارد و در نهایت «طعم قوی پتی» را.در این مقاله با نگاه فرمول‌محور اما قابل اجرا، نشان می‌دهیم چطور با یک نسبت درست، پتی‌ای بسازید که در چند سرو متوالی (خانه، کافه، بیرون‌بر) نتیجه‌ای نزدیک به هم بدهد.

تعریف نسبت چربی به پروتئین و چرا در پتی مهم است

وقتی می‌گوییم «نسبت چربی به پروتئین»، منظورمان این است: مقدار چربیِ موجود در مخلوط پتی را نسبت به مقدار پروتئینِ گوشت می‌سنجیم. چرا این کار مفید است؟ چون پروتئینِ عضله (مایوزین و… ) در حین حرارت دیدن، یک شبکه می‌سازد که آب و چربی را تا حدی در خود نگه می‌دارد. اگر پروتئین کم باشد یا شبکه درست شکل نگیرد، چربی راه خودش را پیدا می‌کند و بیرون می‌ریزد. اگر چربی خیلی کم باشد، همان شبکهٔ پروتئینی در اثر حرارت جمع می‌شود و آب را بیرون می‌زند؛ نتیجه: پتی خشک و سفت.

پس نسبت چربی به پروتئین، یک «شاخص تعادل» است: چقدر نرم‌کنندگی و حامل طعم داریم در برابر چقدر اسکلت ساختاری. این نگاه به‌خصوص وقتی مهم می‌شود که دو گوشت با درصد چربی یکسان، اما کیفیت پروتئینی متفاوت داشته باشند (مثلاً تفاوت در سن دام، نوع برش، میزان بافت همبند، یا حتی میزان آب‌افتادگی و نگهداری گوشت).

تفاوت درصد چربی با نسبت چربی به پروتئین در ادراک بافت

«درصد چربی پتی» فقط می‌گوید از کل وزن، چند درصد چربی است. اما نسبت چربی به پروتئین می‌پرسد: این چربی روی چه مقدار پروتئین سوار شده؟ دو پتی ۲۰٪ چربی می‌توانند در دهان کاملاً متفاوت حس شوند، چون مقدار پروتئینِ مؤثر در شبکه‌سازی یکسان نیست.

فرمول ساده برای نزدیک شدن به این نگاه:

نسبت چربی به پروتئین = (گرم چربی در پتی) ÷ (گرم پروتئین در پتی)

در عمل شما معمولاً «گرم پروتئین» را مستقیم اندازه نمی‌گیرید، اما می‌توانید با دو کار به آن نزدیک شوید: ۱) انتخاب گوشت با کیفیت ثابت و تازه، ۲) ثابت نگه داشتن روش چرخ‌کردن، نمک‌زنی و زمان‌بندی تا شبکهٔ پروتئینی هر بار مشابه شکل بگیرد.

مشکل رایج: خشک شدن یا چرب شدن افراطی پتی

وقتی پتی از تعادل خارج می‌شود، شما در دو سر طیف گیر می‌کنید: خشکی یا ریزش چربی. مشکل اینجاست که هر دو حالت ممکن است با یک خطای ظاهراً مشابه رخ دهد: انتخاب اشتباه گوشت. اما در واقع، خشکی بیشتر از «کمبود چربی مؤثر» یا «حرارت و زمان نامتناسب» می‌آید و چرب‌ریزی بیشتر از «چربیِ بیش از ظرفیت شبکهٔ پروتئینی» یا «ضعف اتصال پروتئینی».

نشانه‌های پتی کم‌چرب

اگر پتی شما کم‌چرب یا کم‌نگهدارندهٔ رطوبت باشد، معمولاً این علائم را می‌بینید:

  • سطح سریع تیره می‌شود اما داخل، حس «الیافی و خشک» دارد.
  • بعد از یک دقیقه استراحت، آب آزاد زیادی روی بشقاب دیده نمی‌شود؛ اما لقمه خشک است (یعنی آب درون بافت از دست رفته، نه اینکه آزادانه جمع شود).
  • فشار دندان حس لاستیکی/سفت می‌دهد؛ خصوصاً در پتی‌های ضخیم‌تر.
  • برای خوشمزه شدن مجبور می‌شوید سس را زیاد کنید و طعم گوشت گم می‌شود.

نشانه‌های پتی پرچرب و ریزشی

پتی پرچربِ ریزشی هم نشانه‌های خودش را دارد:

  • چربیِ زیادی در تابه/فلت‌تاپ جمع می‌شود و پتی عملاً در روغن خودش سرخ می‌شود.
  • کناره‌ها خرد می‌شوند، ترک می‌خورند یا به‌خصوص در برگرداندن اول، از هم باز می‌شوند.
  • پوستهٔ خوب می‌گیرید اما داخل شل و دانه‌دانه است و «انسجام لقمه» پایین می‌آید.
  • بعد از چند دقیقه، نان خیس و براق می‌شود و تجربهٔ بیرون‌بر افت می‌کند.

توضیح علمی: نقش چربی در طعم و نقش پروتئین در ساختار

برای رسیدن به پتی آبدار و طعم‌دار، باید از زاویهٔ «کارکرد» نگاه کنیم: چربی برای طعم و حس دهانی، پروتئین برای اسکلت و نگهداری. وقتی این دو به تعادل برسند، شما هم «طعم قوی پتی» دارید و هم آبداری که در سروهای مختلف فرو نمی‌ریزد.

چربی و «mouthfeel»

چربی در برگر فقط کالری نیست؛ حامل ترکیبات معطر است و روی زبان، حس «گردی» و نرمی می‌سازد. همان چیزی که بعد از یک گاز، باعث می‌شود طعم گوشت «پر» و ماندگار حس شود. چربی همچنین انتقال حرارت را در سطح بهتر می‌کند و به ایجاد کراست کمک می‌کند؛ اما اگر از حد بگذرد، چربیِ آزاد به‌جای اینکه در بافت توزیع شود، خارج می‌شود و حتی می‌تواند سطح را خیس کند و جلوی قهوه‌ای‌شدن درست را بگیرد.

پروتئین و شبکه نگهدارنده

پروتئینِ گوشت در اثر نمک و ورز حداقلی و سپس حرارت، شبکه‌ای می‌سازد که مثل یک توری عمل می‌کند: آب و چربیِ ذوب‌شده را تا اندازه‌ای نگه می‌دارد. اگر گوشت خیلی گرم باشد، اگر بیش از حد ورز داده شود، یا اگر زمان‌بندی نمک‌زنی درست نباشد، این شبکه یا بیش از حد سفت می‌شود (خشکی) یا به‌خوبی شکل نمی‌گیرد (ریزش و دانه‌دانه شدن).

به همین دلیل است که در رویکردهای مهندسی طعم، «مواد اولیه» و «فرآیند» از هم جدا نیستند؛ شما یک نسبت خوب را با فرآیند بد، خراب می‌کنید و برعکس، با فرآیند خوب می‌توانید از یک نسبت متوسط هم نتیجهٔ بهتر بگیرید.

نسبت‌های کاربردی برای سبک‌های مختلف پتی

در ایران، مشکل رایج این است که یک نفر برای همه‌چیز یک گوشت چرخ‌کرده می‌خرد: هم برای اسماش، هم پتی ضخیم، هم بیرون‌بر. در حالی که هر سبک، «ظرفیت نگهداری» و «ریسک خشک‌شدن/چرب‌ریزی» متفاوتی دارد. اینجا چند بازهٔ کاربردی را می‌بینید که به‌صورت عملی معادلِ درصد چربی هم قابل فهم است.

پتی smash

برای اسماش، هدف ایجاد کراست سریع و یک لایهٔ نازک با پخش یکنواخت چربی است. معمولاً بازهٔ ۲۰٪ تا ۲۵٪ چربی، نتیجهٔ قابل اتکاتری می‌دهد؛ چون ضخامت کم است و ریسک خشک‌شدن بالاست. در اسماش، اگر خیلی کم‌چرب باشید، پتی قبل از اینکه کراست خوش‌عطر بسازد، رطوبتش را از دست می‌دهد.

پتی ضخیم‌تر

برای پتی ضخیم، شما به شبکهٔ پروتئینی قوی‌تر و کنترل زمان/دما نیاز دارید. چربی خیلی زیاد می‌تواند مرکز را شل کند و باعث ترک‌خوردن شود. معمولاً ۱۵٪ تا ۲۰٪ چربی برای پتی‌های ضخیم‌تر، اگر فرآیند درست باشد، تعادل خوبی بین آبداری و انسجام می‌دهد.

پتی بیرون‌بر

بیرون‌بر یعنی زمان. یعنی بخار، یعنی نرم شدن نان، یعنی افت کراست. در این سناریو چربی آزادِ زیاد، همه‌چیز را بدتر می‌کند. بازهٔ ۱۵٪ تا ۲۰٪ معمولاً پایدارتر است، به‌شرط اینکه پخت شما دقیق باشد و پتی پس از پخت، چند لحظه استراحت کند تا آبِ درون بافت تثبیت شود.

جدول زیر یک راهنمای سریع است (هدف، تصمیم‌گیری عملی است نه نسخهٔ مطلق):

درصد چربی نتیجه بافت بهترین روش پخت مناسب برای
۱۰٪–۱۵٪ انسجام بالا، ریسک خشکی پخت کنترل‌شده، ضخیم‌تر، استراحت بعد از پخت بیرون‌بر سبک، پتی‌های ضخیم با دقت بالا
۱۵٪–۲۰٪ تعادل آبداری و ساختار گریل/فلت‌تاپ با کنترل دما پتی ضخیم، سرو رستورانی، بیرون‌بر استاندارد
۲۰٪–۲۵٪ mouthfeel قوی، ریسک چرب‌ریزی اسماش روی فلت‌تاپ داغ، زمان کوتاه پتی smash، طعم پر و کراست سریع
۲۵٪–۳۰٪ بسیار نرم و چرب، احتمال ریزش تنها با تجربه و کنترل بالا کارهای آزمایشگاهی/منوی خاص، نه استفاده عمومی

ارتباط نسبت چربی با دما، مایلارد و کراست

واکنش مایلارد (قهوه‌ای‌شدن و تولید عطرهای گوشتی) به سه چیز حساس است: حرارت سطح، خشکی نسبی سطح، و وجود آمینواسیدها/قندها. در پتی، پروتئین منبع اصلی گروه‌های آمینی است و چربی، هم انتقال حرارت را تغییر می‌دهد و هم روی «خشکی سطح» اثر می‌گذارد. پس نسبت چربی به پروتئین فقط روی آبداری نیست؛ روی بوی برگر و شدت عطر هم اثر دارد.

چرا چربی مناسب به قهوه‌ای‌شدن کمک می‌کند اما زیادی آن مانع می‌شود

چربیِ مناسب باعث می‌شود سطح پتی تماس بهتر و یکنواخت‌تری با سطح داغ داشته باشد و در اسماش، همین تماسِ کامل است که کراست کاراملی-گوشتی می‌سازد. اما اگر چربی آزاد زیاد شود، سطح پتی عملاً در یک لایه چربی «شناور» می‌شود؛ در این حالت انتقال حرارت و تبخیر آبِ سطحی شکل دیگری پیدا می‌کند و به‌جای یک کراست خشک و معطر، ممکن است یک سطح تیره اما کم‌عطر و حتی کمی روغنی داشته باشید.

پس برای طعم قوی پتی، هدف «چربی توزیع‌شده در بافت» است نه «چربی جداشده در تابه».

اصول و تکنیک‌ها برای رسیدن به آبداری پایدار

اگر بخواهیم آبداری را پایدار کنیم، باید هم نسبت را درست انتخاب کنیم و هم فرآیند را طوری ببندیم که شبکهٔ پروتئینی فرصت عملکرد داشته باشد. در کیوب برگر، نگاه استانداردسازی دقیقاً همین است: کنترل مواد + کنترل فرآیند، برای نتیجهٔ تکرارپذیر. اگر دوست دارید این نگاه را در بستر بزرگ‌تر ببینید، یک نگاه به صفحهٔ استانداردهای کیوب کمک می‌کند بفهمید چرا «پایداری نتیجه» در برندهای جدی اتفاقی نیست.

مدیریت دما و زمان پخت

سه قاعدهٔ ساده اما حیاتی:

  • سطح پخت باید به اندازه کافی داغ باشد تا کراست سریع شکل بگیرد، اما نه آن‌قدر که سطح بسوزد و داخل خام بماند.
  • هرچه پتی ضخیم‌تر است، شما به زمان بیشتر و کنترل دما نیاز دارید؛ و در این حالت، چربی خیلی بالا ریسک شل شدن مرکز را زیاد می‌کند.
  • استراحت کوتاه بعد از پخت (حتی ۱ تا ۲ دقیقه) می‌تواند به تثبیت آب در بافت کمک کند و از ریزش هنگام برش/گاز اول کم کند.

ضخامت و شکل‌دهی استاندارد

ضخامت، بخشی از فرمول است. اگر امروز پتی را ۹۰ گرم و پهن درست کنید و فردا ۹۰ گرم اما ضخیم‌تر، با همان درصد چربی نتیجه فرق می‌کند. شکل‌دهی استاندارد یعنی: وزن ثابت، قطر هدفمند، و حداقل دست‌کاری. دست‌کاری زیاد، چربی را بد توزیع می‌کند و شبکهٔ پروتئینی را یا بیش از حد متراکم می‌کند یا ناهمگن.

این همان نقطه‌ای است که نگاه «آزمایشگاه طعم» معنا پیدا می‌کند: شما با تغییر کنترل‌شدهٔ یک متغیر (مثلاً ضخامت)، می‌فهمید نسبت چربی به پروتئین در عمل چه رفتاری دارد. اگر به چنین رویکرد تحلیلی علاقه دارید، بخش تحلیل و آزمایشگاه طعم دقیقاً برای همین نوع مشاهده و مقایسه ساخته شده است.

۷ قانون عملی برای کنترل آبداری (قابل اجرا در خانه و آشپزخانه حرفه‌ای):

  • برای «پتی آبدار»، ابتدا سبک پخت را تعیین کنید (اسماش/ضخیم/بیرون‌بر)، بعد درصد چربی را انتخاب کنید.
  • گوشت و چربی را سرد نگه دارید تا توزیع چربی بهتر و ریزش کمتر شود.
  • پتی را بیش از حد ورز ندهید؛ هدف اتصال است، نه خمیر شدن.
  • نمک را با برنامه اضافه کنید؛ نمک زودهنگام و طولانی می‌تواند بافت را سفت کند.
  • در اسماش، فقط یک بار و در زمان درست فشار بدهید؛ فشارهای تکراری یعنی خروج آب و چربی.
  • ضخامت را استاندارد کنید؛ تغییر ضخامت یعنی تغییر نتیجه حتی با یک گوشت ثابت.
  • بعد از پخت، یک استراحت کوتاه بدهید تا ریزش آب کاهش پیدا کند.

اشتباهات رایج

بیشتر شکست‌ها از «برداشت‌های شهودی» می‌آیند: فکر می‌کنیم کم‌چرب یعنی سالم‌تر و الزاماً خشک‌تر نیست، یا فکر می‌کنیم با اضافه کردن چربی جداگانه همیشه آبداری بهتر می‌شود. اما پتی، یک سیستم است و هر تغییر باید با ظرفیت شبکهٔ پروتئینی هماهنگ باشد.

انتخاب گوشت خیلی کم‌چرب با انتظار آبداری بالا

اگر گوشت ۵٪ یا ۱۰٪ چربی دارید و انتظار دارید مثل یک برگر رستورانی «آبدار» شود، احتمالاً نتیجه یا خشک است یا مجبور می‌شوید آن را کم‌پخت بردارید. در اینجا حتی اگر پتی ظاهراً آبدار باشد، معمولاً «آبداریِ آبکی» است نه آبداریِ پایدار. برای طعم قوی پتی، چربی نقش مستقیم دارد؛ به‌خصوص در تجربهٔ عطر و mouthfeel.

اضافه کردن چربی جداگانه بدون شناخت اثر بافتی

اضافه کردن چربی جدا (مثلاً دنبه یا چربیِ خردشده) اگر دمای گوشت بالا باشد یا اندازهٔ قطعات چربی درست نباشد، می‌تواند نتیجه را بدتر کند: چربی زودتر جدا می‌شود، شبکهٔ پروتئینی فرصت نگهداری ندارد و پتی ریزشی می‌شود. اگر قصد کار با بلِندها را دارید، باید به ترکیب برش‌ها، اندازه چرخ، و رفتار چربی در حرارت فکر کنید؛ یعنی همان چیزی که در «علم طعم و مهندسی برگر» به آن پرداخته می‌شود. برای شروعِ این نگاه، صفحهٔ علم طعم در برگرسازی مسیر ذهنی خوبی می‌دهد.

استاندارد کیوب برگر

وقتی از «استاندارد» حرف می‌زنیم، منظور یک عدد جادویی نیست؛ منظور یک بازهٔ قابل قبول است که در شرایط واقعی آشپزخانه (اختلاف دمای سطح، زمان سرو، تغییرات جزئی مواد) همچنان خروجی قابل پیش‌بینی بدهد. کیوب برگر از همین زاویه به پتی نگاه می‌کند: نسبت چربی/پروتئین به‌عنوان یک اهرم برای پایداری تجربه، نه فقط خوشمزه شدن یک‌باره.

همین نگاه مهندسی طعم است که باعث می‌شود وقتی یک مشتری، برگر را در زمان‌های مختلف سفارش می‌دهد، «هویت طعم» در ذهنش ثابت بماند؛ چون پشت صحنه، نسبت‌ها و فرآیندها از قبل طراحی شده‌اند، نه اینکه هر بار به شانس واگذار شوند.

تعریف «بازه قابل قبول» برای تعادل چربی/پروتئین در پتی‌های مختلف

برای کاربرد عملی، می‌شود این بازه‌ها را به‌عنوان نقطهٔ شروع در نظر گرفت:

  • اسماش: ۲۰٪ تا ۲۵٪ چربی (برای کراست سریع و جلوگیری از خشکی)
  • پتی ضخیم‌تر: ۱۵٪ تا ۲۰٪ چربی (برای تعادل ساختار و آبداری)
  • بیرون‌بر: ۱۵٪ تا ۲۰٪ چربی (برای کنترل چربی آزاد و افت کیفیت در زمان)

در نگاه کیوب، عددها با «روش اجرا» معنی پیدا می‌کنند: دمای سطح، زمان تماس، و استاندارد شکل‌دهی. این ترکیب است که به طعم قوی پتی و آبداری پایدار می‌رسد.

۲ تا ۳ اشاره طبیعی به کیوب برگر به‌عنوان نمونه نگاه مهندسی طعم

۱) کیوب برگر به‌جای تکیه بر شعار «آبدارترین برگر»، آبداری را به‌عنوان خروجیِ کنترل‌پذیر می‌بیند: نسبت چربی/پروتئین + فرآیند پخت + کنترل کیفیت.

۲) در معماری طعم کیوب، چربی فقط برای چرب بودن نیست؛ برای حمل عطر، ساخت mouthfeel، و کمک به کراست طراحی می‌شود تا طعم قوی پتی در اولین لقمه قابل تشخیص باشد.

۳) استانداردسازی بازه‌ها باعث می‌شود تیم آشپزخانه بتواند با تغییرات روزمره (مثلاً تفاوت‌های جزئی مواد اولیه) همچنان به یک خروجی نزدیک برسد؛ همان چیزی که مشتری به‌صورت «ثبات کیفیت» تجربه می‌کند.

 

سوالات متداول

۱. برای پتی آبدار، درصد چربی پتی دقیقاً چند باید باشد؟

وابسته به سبک پخت است: برای اسماش معمولاً ۲۰ تا ۲۵ درصد و برای پتی ضخیم یا بیرون‌بر ۱۵ تا ۲۰ درصد نتیجه پایدارتر می‌دهد.

۲. چرا پتی من با اینکه چرب است باز هم خشک حس می‌شود؟

اگر شبکه پروتئینی درست شکل نگیرد یا حرارت/زمان نامناسب باشد، آب از بافت خارج می‌شود و چربی هم به‌صورت جداگانه حس می‌شود؛ نتیجه لقمه خشک اما چرب‌پس‌زمینه است.

۳. نسبت چربی به پروتئین چه فرقی با درصد چربی دارد؟

درصد چربی فقط سهم چربی از وزن را می‌گوید؛ نسبت چربی به پروتئین نشان می‌دهد این چربی روی چه مقدار «اسکلت پروتئینی» سوار است و چرا بافت و انسجام تغییر می‌کند.

۴. برای طعم قوی پتی، چربی بیشتر همیشه بهتر است؟

نه؛ چربی زیاد اگر از ظرفیت نگهداری شبکه پروتئینی بالاتر باشد، جدا می‌شود، کراست را تضعیف می‌کند و پتی ریزشی و روغنی می‌شود.

۵. بهترین راه جلوگیری از ریزش چربی روی فلت‌تاپ چیست؟

انتخاب بازه چربی مناسب برای سبک پخت، سرد نگه داشتن گوشت، حداقل دست‌کاری، و پخت با دمای درست که سریع کراست بسازد و جلوی خروج بی‌موقع چربی را بگیرد.

جمع‌بندی

اگر پتی شما یا خشک می‌شود یا زیادی چرب و ریزشی است، معمولاً مشکل فقط «کم و زیاد کردن درصد چربی» نیست؛ مشکل در تعادل بین چربیِ حامل طعم و پروتئینِ سازندهٔ ساختار است. «نسبت چربی به پروتئین» کمک می‌کند بفهمید چرا دو گوشت با درصد چربی مشابه می‌توانند خروجی متفاوت بدهند: چون ظرفیت شبکهٔ پروتئینی برای نگه داشتن آب و چربی یکسان نیست و فرآیند (دمای گوشت، ورز دادن، زمان پخت) هم می‌تواند این شبکه را تقویت یا تخریب کند. برای اسماش معمولاً چربی بالاتر (۲۰–۲۵٪) به کراست و آبداری کمک می‌کند، اما برای پتی ضخیم‌تر و بیرون‌بر بازهٔ ۱۵–۲۰٪ پایدارتر است. در نهایت، طعم قوی پتی از «چربی توزیع‌شده در بافت» می‌آید نه از چربیِ جداشده در تابه.

مرور فهرست‌وار:

  • نسبت چربی/پروتئین را به‌عنوان شاخص تعادل نگاه کنید.
  • سبک پخت را تعیین کنید، بعد درصد چربی را انتخاب کنید.
  • چربی زیاد بدون شبکهٔ پروتئینی خوب = ریزش و لقمه شل.
  • چربی کم با حرارت/زمان بد = خشکی و سفتی.
  • ضخامت و استاندارد شکل‌دهی، بخشی از فرمول است.
پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.
پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =