کنترل کیفیت و چشیدن نهایی؛ آخرین مرحلهٔ تضمین طعم امضایی کیوب برگر

کنترل کیفیت برگر و چشیدن نهایی طعم امضایی کیوب برگر در آشپزخانه حرفه‌ای

وقتی برگر فقط یک ساندویچ نیست

در مجله تخصصی کیوب برگر، ما برگر را فقط یک فست‌فود سریع نمی‌بینیم؛ این‌جا قرار است با یک نگاه علمی، استاندارد و سیستماتیک به دنیای برگر، مهندسی طعم و فرهنگ فست‌فود شهری نزدیک شویم. هدف این مقالات، ساختن یک «دانشنامه برگر» است؛ محتوایی که هم برای فودلاور شهری جذاب باشد، هم برای سرآشپز حرفه‌ای و هم برای کسی که به مدیریت برند و رستوران فکر می‌کند.

در این مقاله سراغ یکی از حساس‌ترین و کم‌دیده‌شده‌ترین بخش‌های مسیر برگر می‌رویم: کنترل کیفیت و چشیدن نهایی. جایی که طعم امضایی برند یا تأیید می‌شود یا از دست می‌رود. بسیاری از رستوران‌ها با بهترین مواد اولیه و دستورهای جذاب شروع می‌کنند، اما چون سیستم پایش مداوم کیفیت و چشیدن حرفه‌ای غذا ندارند، طعمشان در طول زمان ناپایدار می‌شود؛ یک روز عالی، یک روز معمولی، یک روز ناامیدکننده. واکنش آن‌ها معمولا محدود می‌شود به پاسخ‌گویی به شکایت یا تعریف مشتریان، نه یک کنترل پیش‌دستانه از داخل آشپزخانه.

در کیوب برگر، چشیدن نهایی پیش از سرو فقط یک حرکت سلیقه‌ای نیست؛ یک پروتکل علمی و تیمی است که روی شاخص‌هایی مثل دمای سرو، ظاهر پتی، چیدمان لایه‌ها، آبداری، نسبت سس‌ها و هویت طعمی نظارت می‌کند. در ادامه، قدم‌به‌قدم این سیستم را باز می‌کنیم تا ببینید چطور می‌توان طعم امضایی برند را در هر سفارش، در هر روز و در هر شعبه پایدار نگه داشت.

چرا کنترل کیفیت برگر بدون چشیدن نهایی ناقص است؟

کنترل کیفیت در بسیاری از فست‌فودها به چند نقطه خلاصه می‌شود: تاریخ انقضا، ظاهر مواد اولیه، و شاید وزن پتی. اما تجربه واقعی مهمان چیزی فراتر از این چک‌پوینت‌هاست. مهمان شما در نهایت طعم، دما، بافت، آبداری و بالانس سس و تاپینگ را قضاوت می‌کند. این‌ها را نمی‌توان فقط با نگاه کردن یا وزن کردن سنجید؛ باید چشید.

اگر در کسب‌وکار خودتان تجربه کرده‌اید که:

  • یک مشتری می‌گوید «این‌دفعه مثل همیشه خوشمزه نبود»
  • یا کارمند قدیمی شما احساس می‌کند «طعم قبلی کیلو گوشت را یادش نمی‌آید»
  • یا بین شیفت‌ها تفاوت واضح در طعم دیده می‌شود

احتمالا حلقه گمشده، چشیدن نهایی و استانداردسازی طعم است. بدون این مرحله، حتی اگر همه چیز روی کاغذ درست باشد، ثبات طعم امضایی برند از بین می‌رود. کیوب برگر این مشکل را با طراحی یک سیستم کنترل کیفیت برگر حل می‌کند که در آن، چشیدن نهایی یک وظیفه فردی و سلیقه‌ای نیست، بلکه یک فرآیند تعریف‌شده با شاخص‌های مشخص است.

چارچوب کنترل کیفیت در کیوب برگر؛ از استاندارد تا چک‌لیست

پیش از آن‌که کسی لقمه اول برگر را بزند، در کیوب برگر چندین خط دفاعی فعال شده است. این خطوط دفاعی در کنار هم، استانداردهای کیوب را می‌سازند و چشیدن نهایی، آخرین و حساس‌ترین آن‌هاست.

شاخص‌های اصلی کنترل کیفیت پیش از سرو

در کیوب، هر سفارش برگر قبل از خروج از پاس، از نظر چند شاخص کلیدی بررسی می‌شود:

  • دمای سرو: آیا دمای هسته پتی و دمای نان در بازه تعریف‌شده است؟ (نه آن‌قدر داغ که دهان مهمان را بسوزاند، نه آن‌قدر ولرم که چربی ببندد.)
  • ظاهر پتی: یکنواختی رنگ، خطوط گریل یا پوسته اسماش، میزان سوختگی مجاز، ضخامت و قطر.
  • چیدمان لایه‌ها: جای‌گیری استاندارد سس، پنیر، سبزیجات و پتی بر اساس طراحی هر برگر، برای رسیدن به لقمه طلایی در هر گاز.
  • آبداری: تشخیص بصری و لمسی میزان رطوبت پتی، عدم خشکی یا چرب‌شدن بیش‌ازحد.
  • نسبت سس‌ها: حجم، پخش‌شدن یکنواخت و بالانس میان سس‌های امضایی و دیگر اجزا.

این شاخص‌ها در قالب یک چک‌لیست مکتوب در آشپزخانه حضور دارد و بر اساس آن، شیفت‌لیدر یا مسئول کنترل کیفیت، هر سفارش را اسکن می‌کند.

نمونه چک‌لیست کنترل کیفیت قبل از خروج سفارش

آیتم سؤال کنترلی وضعیت (قبول/رد)
دمای پتی پتی در لحظه سرو، داغ و آبدار است؟
نان سطح نان گریل/تست یکنواخت و بدون سوختگی است؟
لایه‌بندی چیدمان مطابق دستور استاندارد همان برگر است؟
سس حجم سس در محدوده تعریف‌شده است و از کنار برگر سرریز نشده؟
ظاهر کلی برگر از نظر بصری با تصویر استاندارد منو همخوان است؟

این چک‌لیست، سطح «حداقلی» کیفیت را تضمین می‌کند. اما چیزی که طعم امضایی کیوب را حفظ می‌کند، یک مرحله عمیق‌تر است: پروتکل چشیدن نهایی.

پروتکل چشیدن نهایی در کیوب برگر؛ از سلیقه شخصی تا زبان مشترک

در بسیاری از آشپزخانه‌ها، چشیدن به این شکل است: «سرآشپز یک لقمه می‌زند، اگر خوشش آمد یعنی خوب است.» این روش، تکیه بر سلیقه فردی است و دو مشکل بزرگ دارد: یکی ناپایداری (با تغییر سرآشپز، طعم هم عوض می‌شود) و دیگری عدم امکان آموزش و تکثیر.

در کیوب برگر، چشیدن نهایی بر اساس یک پروتکل مدون انجام می‌شود که برای تیم، زبان مشترک توصیف طعم می‌سازد.

مراحل اصلی پروتکل چشیدن نهایی

  1. انتخاب نمونه: در هر شیفت، تعدادی سفارش (به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده و تصادفی) برای چشیدن داخلی کنار گذاشته می‌شود.
  2. برش و سرو تست: برگر به شکل استاندارد برش می‌خورد تا لقمه نماینده از تمام لایه‌ها داشته باشیم.
  3. چشیدن تیمی: حداقل دو نفر از اعضای آموزش‌دیده (مثلا شیفت‌لیدر و یک عضو باتجربه) بر اساس فرم امتیازدهی، برگر را می‌چشند.
  4. امتیازدهی و ثبت: طعم، بافت، دما، آبداری، و بالانس سس‌ها، هر کدام جداگانه نمره می‌گیرند.
  5. بازخورد فوری: اگر نقص جدی باشد (مثلا کم‌نمک بودن پتی یا سوختگی سطح)، بلافاصله به خط پخت بازخورد داده می‌شود و سفارش مشابه بعدی تحت نظارت بیشتر پخته می‌شود.

نمونه فرم امتیازدهی تیم داخلی

شاخص توضیح امتیاز (۱ تا ۵)
طعم کلی همخوانی با طعم امضایی تعریف‌شده برای آن برگر
شوری و ادویه نه کم‌نمک، نه تند یا شور بیش‌ازحد
آبداری پتی لطافت، عدم خشکی یا روغنی‌شدن آزاردهنده
تعادل سس و تاپینگ نه غرق در سس، نه خشک؛ سبزیجات ترد و تازه
پس‌مزه احساس تمیزی دهان، عدم تلخی یا بوی ناخواسته

نتیجه این پروتکل این است که «خوشمزه بودن» دیگر یک کلمه مبهم نیست؛ به اعداد، شاخص‌ها و زبان مشترک تیمی تبدیل می‌شود.

طعم امضایی برند؛ چگونه در هر لقمه تکرار می‌شود؟

یکی از اهداف اصلی کیوب برگر، ساخت و حفظ هویت طعم کیوب است؛ یعنی این‌که مهمان، بعد از چند بار تجربه، بتواند چشم‌بسته تشخیص دهد «این طعم، کیوب است». این موضوع در صفحه هویت طعم کیوب به‌صورت مفصل توضیح داده شده است، اما در عمل، چشیدن نهایی مهم‌ترین ابزار اجرای این هویت است.

ابعاد هویت طعمی که در چشیدن نهایی چک می‌شود

  • سطح شوری و ادویه: هر برگر پروفایل خاص خود را دارد؛ مثلا یک برگر اسپایسی باید «تند کنترل‌شده» باشد، نه آتش‌زا و نه ملایم.
  • میزان دودی بودن: در برگرهای دودی و اسموکی، رایحه دود باید حضور داشته باشد، اما نباید بر طعم گوشت غلبه کند.
  • چربی و سنگینی: هویت طعم کیوب بر تعادل استوار است؛ برگر باید راضی‌کننده و پر باشد، اما پس از خوردن حس خستگی و سنگینی شدید ایجاد نکند.
  • تضاد بافتی: تردی سبزیجات، لطافت نان و بافت پتی باید در یک نقطه میانی به «تجربه حسی هماهنگ» برسند.

هر بار که تیم چشیدن، برگری را ارزیابی می‌کند، در واقع یک کپی دیگر از طعم امضایی برند را تایید یا رد می‌کند. اگر امتیاز مجموع یک نمونه زیر حد تعیین‌شده باشد، آن نمونه نه‌تنها به مهمان سرو نمی‌شود، بلکه علت آن تا سطح آموزش نیرو، تنظیم فرمول یا حتی بازنگری در فرآیند پخت پیگیری می‌شود.

از بازخورد تا اصلاح؛ وقتی داده‌ها وارد آشپزخانه می‌شوند

چشیدن نهایی بدون ثبت و تحلیل داده‌ها، تبدیل می‌شود به چند نظر پراکنده که فردا فراموش می‌شود. در کیوب برگر، هر فرم امتیازدهی و هر مشاهده کلیدی، به‌عنوان داده کنترل کیفیت ثبت می‌شود تا در طول زمان، الگوها مشخص شوند.

نقش داده‌ها در کنترل کیفیت برگر

  • تشخیص روندهای منفی: مثلا اگر طی یک هفته، امتیاز «آبداری پتی» در یک شعبه به‌طور مداوم افت کند، این یک سیگنال است که شاید دمای گریل، زمان پخت یا ترکیب گوشت نیاز به بازبینی دارد.
  • شناسایی نقاط قوت: اگر یک شیفت خاص، امتیاز بالاتری در «تعادل سس و تاپینگ» می‌گیرد، می‌توان از شیوه کار آن شیفت به‌عنوان الگوی آموزشی استفاده کرد.
  • تحلیل بازخوردهای منفی مشتری: وقتی مهمانی می‌گوید «این‌دفعه برگر خشک بود»، این جمله در کنار داده‌های داخلی (دمای گریل آن شیفت، نوع گوشت، نفرات حاضر) قرار می‌گیرد تا ریشه مشکل پیدا شود، نه این‌که صرفا به‌عنوان یک کامنت گذرا ثبت شود.

فرآیند تبدیل بازخورد به اقدام اصلاحی

  1. ثبت: بازخورد مشتری (مثبت یا منفی) به همراه اطلاعات سفارش و شیفت ثبت می‌شود.
  2. مقایسه: داده‌های آن روز با امتیازهای چشیدن داخلی کنار هم قرار می‌گیرد.
  3. تحلیل: اگر الگوی تکرارشونده دیده شود، به‌عنوان مسئله سیستمی تعریف می‌شود، نه خطای تصادفی.
  4. اقدام: ممکن است اقدام، از یک جلسه آموزشی کوتاه برای تیم تا اصلاح فرمول، تغییر تامین‌کننده یا بازطراحی چک‌لیست متفاوت باشد.

این نگاه داده‌محور است که کیوب برگر را از یک فست‌فود صرف، به یک «آزمایشگاه طعم» تبدیل می‌کند.

آموزش حس چشایی تیم؛ ساختن زبان مشترک برای توصیف طعم

برای این‌که «چشیدن نهایی» واقعا حرفه‌ای باشد، کافی نیست که اعضای تیم صرفا عاشق غذا باشند؛ آن‌ها باید بتوانند طعم را توصیف کنند، آن هم با واژگانی که همه یک معنا از آن می‌فهمند. این‌جا همان جایی است که پای آموزش حس چشایی به میان می‌آید.

ساختن واژگان مشترک طعمی

در کیوب برگر، برای شاخص‌هایی مثل شوری، تندی، دودی بودن، شیرینی، اسیدیته و چربی، مقیاس‌های ساده و قابل‌فهم تعریف می‌شود. مثلا:

  • شدت شوری: ۱ = کم‌نمک، ۳ = ایده‌آل، ۵ = شور آزاردهنده
  • میزان دودی بودن: ۱ = تقریبا بدون دود، ۳ = حضور واضح اما متعادل، ۵ = غلبه کامل بوی دود
  • تعادل سس و پتی: ۱ = پتی خشک و سس کم، ۳ = تعادل، ۵ = برگر غرق در سس

با این کار، وقتی دو نفر از دو شیفت مختلف می‌گویند «این برگر ۴ از ۵ شور است»، همه می‌دانند دقیقا از چه سطحی صحبت می‌کنند.

تمرین‌های عملی برای تقویت چشیدن حرفه‌ای غذا

  • تست مقایسه‌ای: چشیدن دو برگر با تفاوت جزئی در نمک یا سس، برای حساس‌شدن به تغییرات کوچک.
  • تست تک‌عنصری: چشیدن تنها پتی، فقط نان، فقط سس، تا هر عضو تیم بفهمد هر جزء، چه نقشی در پروفایل طعمی نهایی دارد.
  • تست پس‌مزه: تمرکز بر احساس دهان ۳۰ تا ۶۰ ثانیه بعد از لقمه؛ آیا چربی آزاردهنده می‌ماند؟ تلخی وجود دارد؟ یا دهان تمیز و متعادل است؟

این تمرین‌ها، چشیدن را از یک کار احساسی و لحظه‌ای، به یک مهارت حرفه‌ای قابل آموزش تبدیل می‌کند؛ مهارتی که مستقیما به استانداردسازی طعم کمک می‌کند.

چالش‌های کنترل کیفیت و چشیدن نهایی؛ و راه‌حل‌های کیوب

طراحی یک سیستم کنترل کیفیت و چشیدن نهایی، در عمل با چند چالش جدی روبه‌رو است؛ مخصوصا در فضای فست‌فود شهری ایران که سرعت سرو و فشار سفارش‌ها بالاست. در این بخش، چند چالش رایج و رویکرد کیوب برگر برای مدیریت آن‌ها را مرور می‌کنیم.

چالش‌ها و راه‌حل‌ها

  • چالش ۱: کمبود زمان در ساعت‌های شلوغ
    در اوج شلوغی، اولین چیزی که معمولا قربانی می‌شود، «چشیدن» است. راه‌حل کیوب: تعریف نمونه‌گیری هوشمند (مثلا هر X سفارش یک نمونه) و مشخص‌کردن فرد مسئول ثابت در هر شیفت.
  • چالش ۲: اختلاف سلیقه میان اعضای تیم
    برخی تندتر دوست دارند، برخی کم‌نمک‌تر. راه‌حل: تکیه بر پروفایل طعمی مکتوب برند و آموزش واژگان مشترک، نه اعتماد صرف به سلیقه فردی.
  • چالش ۳: خستگی چشایی
    بعد از چندین نمونه، زبان اشباع می‌شود. راه‌حل: تعیین سقف تعداد نمونه برای هر نفر در هر بازه زمانی، و استفاده از تکنیک‌های ساده پاک‌سازی دهان (آب، نان ساده، استراحت کوتاه).
  • چالش ۴: تبدیل‌نشدن نتایج به اقدام
    گاهی فرم‌ها پر می‌شوند اما استفاده‌ای از آن‌ها نمی‌شود. راه‌حل: اتصال مستقیم نتایج چشیدن به جلسات کوتاه شیفتی و برنامه آموزش، تا تیم اثر بازخوردها را ببیند.

از آشپزخانه تا میز مهمان؛ جمع‌بندی مسیر کنترل کیفیت

وقتی یک مهمان در شعبه‌ای از کیوب برگر در تهران یا هر شهر دیگر، اولین لقمه برگرش را می‌زند، پشت آن لحظه ساده، یک مسیر دقیق کنترل کیفیت طی شده است؛ از انتخاب مواد اولیه تا پخت پتی، تست نان، چک‌لیست بصری و در نهایت، چشیدن نهایی پیش از سرو. هدف این مسیر، فقط «خوشمزه بودن» نیست؛ هدف، پایداری طعم امضایی کیوب است.

اگر در حال طراحی یا بهبود سیستم فست‌فود خودتان هستید، می‌توانید از مدل کیوب الهام بگیرید و یک سیستم چشیدن نهایی برای برندتان بچینید. اصول کلیدی چنین سیستمی را می‌توان این‌طور خلاصه کرد:

  • تعریف شاخص‌های روشن برای کیفیت (دمای سرو، آبداری، ظاهر، نسبت سس‌ها، هویت طعمی)
  • استفاده از چک‌لیست‌های ساده و قابل‌اجرا در فشار کاری بالا
  • تبدیل چشیدن از یک عمل فردی به یک پروتکل تیمی و مکتوب
  • آموزش حس چشایی و ساختن زبان مشترک برای توصیف طعم
  • ثبت منظم داده‌ها، امتیازها و بازخورد مشتریان
  • تبدیل داده‌ها به اقدام: آموزش، اصلاح فرمول، یا به‌روزرسانی فرآیند

در نهایت، برندهایی ماندگار می‌شوند که بر کیفیت، نه شانس تکیه می‌کنند. کیوب برگر تلاش می‌کند هر لقمه از برگرهایش نتیجه یک سیستم علمی، نه اتفاقی، باشد.

پرسش‌های متداول درباره کنترل کیفیت و چشیدن نهایی در برگر

چرا چشیدن نهایی برای کنترل کیفیت برگر تا این حد مهم است؟

چون بسیاری از ابعاد تجربه مهمان، فقط با چشیدن قابل‌سنجش‌اند. وزن پتی یا تاریخ انقضا به شما نمی‌گوید طعم کلی، آبداری، تعادل سس و تاپینگ و پس‌مزه چگونه است. چشیدن نهایی، آخرین فیلتر قبل از رسیدن محصول به مهمان است و کمک می‌کند نوسان‌های طعمی ناشی از تغییر شیفت، مواد اولیه یا خطای انسانی، تا حد ممکن خنثی شود. برندی که این مرحله را جدی می‌گیرد، در ذهن مشتری به‌عنوان برندی قابل‌اعتماد و پایدار ثبت می‌شود.

چطور می‌توان چشیدن را از یک عمل سلیقه‌ای به یک فرآیند استاندارد تبدیل کرد؟

کلید کار، مکتوب‌کردن شاخص‌ها و ساختن زبان مشترک است. به‌جای «خوشمزه هست یا نه؟»، از تیم بخواهید روی مقیاس ۱ تا ۵ به شوری، تندی، آبداری، تعادل سس و بافت نمره بدهند. برای هر عدد، تعریف مشخص بنویسید تا همه برداشت مشابهی داشته باشند. سپس این امتیازها را در فرم‌های ساده ثبت کنید. با چند جلسه آموزش کوتاه، به‌تدریج چشیدن از یک عمل حسی و مبهم، به یک ابزار حرفه‌ای کنترل کیفیت تبدیل می‌شود.

آیا چشیدن نهایی باعث هدررفت محصول نمی‌شود؟

اگر بدون برنامه انجام شود، بله؛ اما اگر نرخ نمونه‌گیری و روش تست مشخص باشد، این هزینه اندک، در برابر حفظ مشتریان وفادار و جلوگیری از سرو برگرهای ضعیف، کاملا توجیه‌پذیر است. در عمل، می‌توان بخشی از برگر را برای تست برش زد و باقی را به‌عنوان وعده شیفت یا تست آموزشی استفاده کرد. برندهایی مانند کیوب برگر این میزان تست را به‌عنوان سرمایه‌گذاری روی کیفیت می‌بینند، نه دورریز.

چه کسی باید مسئول چشیدن حرفه‌ای غذا در یک فست‌فود باشد؟

بهتر است یک یا دو نفر در هر شیفت، به‌عنوان سرچِیف طعم یا مسئول کنترل کیفیت تعیین شوند؛ افرادی که هم آموزش دیده‌اند، هم درک خوبی از هویت طعمی برند دارند. البته دیگر اعضای تیم هم می‌توانند در تست‌های آموزشی شرکت کنند، اما وجود «مرجع طعمی» ثابت در هر شیفت باعث می‌شود نوسان سلیقه‌ای کمتر شود و تصمیم‌ها، ثبات بیشتری داشته باشند.

چطور می‌توان بازخورد منفی مشتری را به بهبود واقعی طعم تبدیل کرد؟

نخست، بازخورد باید مستند شود؛ نه فقط به‌صورت شفاهی. سپس این بازخورد کنار داده‌های داخلی قرار می‌گیرد: امتیاز چشیدن آن روز، ترکیب گوشت، نفرات خط پخت، دمای دستگاه‌ها و… . اگر الگو تکرار شود، یعنی مشکل سیستمی است. در این مرحله، باید تصمیم بگیرید که آیا به آموزش دوباره تیم، اصلاح دستور یا تغییر در فرآیند پخت نیاز دارید. مهم این است که تیم ببیند هر کامنت منفی، واقعا به یک اقدام مشخص منتهی می‌شود؛ این همان مدلی است که کیوب برگر برای استانداردسازی طعم از آن استفاده می‌کند.

منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر

  • American Culinary Federation – Guidelines for Professional Tasting and Sensory Evaluation in the Kitchen.
  • Food Quality and Preference Journal – Articles on sensory analysis and quality control in restaurant operations.
هانیه مقدم با نگاهی انسانی و روایت‌محور، برگر را از زاویهٔ سبک زندگی، احساس و هویت غذایی بررسی می‌کند. برای او غذا صرفاً یک محصول نیست؛ تجربه‌ای است که در حافظه، روابط، سلیقه و حال‌وهوای افراد ریشه دارد. هانیه در نوشته‌هایش از روان‌شناسی انتخاب غذا، لحظه‌های دور میز، تجربه‌های پشت‌صحنهٔ کیوب، و نقش برگر در زندگی روزمره می‌گوید. متن‌های او گرم، صمیمی اما دقیق‌اند رشته‌ای از روایت‌های کوتاه و تأمل‌برانگیز که نشان می‌دهند چرا یک برگر می‌تواند بخشی از سبک زندگی باشد. او مخاطب را به گفت‌وگویی آرام دعوت می‌کند؛ گفت‌وگویی دربارهٔ برگر، انسان و معناهای کوچک زندگی.
هانیه مقدم با نگاهی انسانی و روایت‌محور، برگر را از زاویهٔ سبک زندگی، احساس و هویت غذایی بررسی می‌کند. برای او غذا صرفاً یک محصول نیست؛ تجربه‌ای است که در حافظه، روابط، سلیقه و حال‌وهوای افراد ریشه دارد. هانیه در نوشته‌هایش از روان‌شناسی انتخاب غذا، لحظه‌های دور میز، تجربه‌های پشت‌صحنهٔ کیوب، و نقش برگر در زندگی روزمره می‌گوید. متن‌های او گرم، صمیمی اما دقیق‌اند رشته‌ای از روایت‌های کوتاه و تأمل‌برانگیز که نشان می‌دهند چرا یک برگر می‌تواند بخشی از سبک زندگی باشد. او مخاطب را به گفت‌وگویی آرام دعوت می‌کند؛ گفت‌وگویی دربارهٔ برگر، انسان و معناهای کوچک زندگی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × پنج =