داستان برگر در ایران

تاریخچه برگر در ایران از برگر ساده فست‌فودی تا برگر دست‌ساز ایرانی با نان تازه و پتی آبدار

داستان برگر در ایران؛ از ساندویچ فرنگی تا برگر مهندسی‌شده ایرانی

 در این مدخل، سراغ داستان تاریخچه برگر در ایران می‌رویم؛ روایتی از اولین مواجهه نسل‌های ایرانی با برگر، تا شکل‌گیری فست‌فودهای محلی و در نهایت ظهور برگرهای دست‌ساز و برندهای تخصصی. هدف این متن، فقط نوستالژی نیست؛ می‌خواهیم ببینیم چطور فرهنگ و ذائقه ایرانی، برگر را بازنویسی و به یک «برگر ایرانی» تبدیل کرده است.

۱) تعریف برگر در ذهن ایرانی؛ از ساندویچ فرنگی تا برگر دست‌ساز

برگر برای نسل‌های مختلف یعنی چه؟

اگر از چند نسل مختلف بپرسید «برگر چیست؟» جواب‌ها کاملاً متفاوت خواهد بود. برای متولدین دهه ۶۰، برگر معمولاً مساوی بود با یک ساندویچ ساده: نان همبرگری سفید، یک پتی نازک، مقدار زیادی کاهو و خیارشور و سس قرمز. بیشتر شبیه یک ساندویچ ارزان، نه یک تجربه طعم پیچیده.

دهه ۷۰ اما، با گسترش فست‌فودهای شهری، تصویر ذهنی عوض شد. برگر شد غذای مدرن، خارج از خانه، مناسب دورهمی‌های دوستانه. هنوز خبری از برگر گورمه و مهندسی‌ طعم نبود، اما «حس فست‌فود» جا افتاد.

برای نسل دهه ۸۰ و ۹۰، برگر چیز دیگری است: پتی ضخیم، پنیر آب‌شده، عکس‌های اینستاگرامی، برگر دست‌ساز، نان بریوش، پیاز کاراملی و سس‌های اختصاصی. این نسل، برگر را یک «آیتم فرهنگی» و بخشی از سبک زندگی شهری می‌بیند؛ چیزی که در آن هویت، سلیقه و آگاهی غذایی هم نقش دارد.

برگر ایرانی؛ فقط کپی نیست، بازنویسی است

در ذهن مخاطب ایرانی امروز، برگر دیگر فقط «همبرگر آماده» نیست. ترکیبی است از چند مفهوم:

  • غذای سریع اما نه لزوماً فست‌فود صنعتی؛ بلکه «فست‌فود با هویت».
  • جایی بین کباب و غذای غربی؛ گوشت چرخ‌کرده، آبدار، روی آتش یا گریل.
  • بوم خالی برای خلق طعم؛ از ادویه ایرانی تا سس‌های امضادار.

امروز وقتی از «برگر ایرانی» حرف می‌زنیم، منظور یک برگر است که هم استاندارد جهانی را می‌شناسد و هم با ذائقه ایرانی آشتی کرده؛ چیزی که برندهایی مثل کیوب برگر سعی کرده‌اند به‌صورت علمی و سیستماتیک آن را تعریف و اجرا کنند.

۲) تاریخچه مختصر برگر در ایران؛ از دکه‌های اولیه تا موج برگر دست‌ساز

از اولین فست‌فودها تا گسترش ساندویچ‌فروشی‌ها

برگر احتمالاً از میانه قرن بیستم، همراه با نفوذ فرهنگ غربی، به‌تدریج وارد شهرهای بزرگ ایران شد. در ابتدا، بیشتر در رستوران‌ها و کافه‌های شبیه‌سازی‌شده از مدل آمریکایی و اروپایی، بعد در قالب ساندویچ‌فروشی‌های محلی. آن چیزی که مردم به اسم «همبرگر» می‌شناختند، غالباً یک پتی صنعتی نازک بود که بیشتر با سس و سبزیجات تعریف می‌شد تا با هویت گوشت.

دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی، هم‌زمان با رشد شهرنشینی و تغییر الگوی خوردن بیرون از خانه، فست‌فود به‌عنوان یک انتخاب اقتصادی و جوان‌پسند رشد کرد. برگر یکی از نمادهای این تغییر بود، اما هنوز بیشتر «جایگزین ساندویچ کالباس» به‌شمار می‌آمد تا تجربه‌ای تخصصی.

نقاط عطف: فودکورت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و برگرهای گورمه

چند نقطه عطف، تاریخچه برگر در ایران را عوض کرد:

  • گسترش مراکز خرید و فودکورت‌ها در دهه ۸۰؛ برگر به بخشی از تجربه خرید و وقت‌گذرانی مدرن تبدیل شد.
  • ظهور رستوران‌های تخصصی برگر در شهرهای بزرگ؛ منوهایی که فقط به برگر اختصاص داشتند و شروع مفهوم «برگر دست‌ساز».
  • موج اینستاگرام و فودبلاگینگ؛ عکس‌های کلوزآپ از برگرهای ضخیم، آبدار و چرب، ذائقه بصری و بعد ذائقه واقعی مردم را عوض کرد.

از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، برگر از یک غذای ساده به یک «میدان رقابت» تبدیل شد؛ رقابتی بر سر کیفیت گوشت، سبک پخت، نان، سس اختصاصی و حتی داستان برند. همین دوره است که زمینه برای شکل‌گیری برندهای مفهومی‌تر و علمی‌تر مثل کیوب برگر فراهم می‌شود.

۳) توضیح علمی؛ برگر در آیینه جامعه‌شناسی غذا و علم ذائقه ایرانی

برگر و فرهنگ نان و گوشت ایرانی

جامعه ایرانی، فرهنگی عمیقاً گوشت‌محور و نان‌محور دارد؛ از کباب کوبیده و برگ تا دیزی و خورش‌های گوشتی. وقتی برگر وارد این فرهنگ شد، ناخودآگاه با «کباب لقمه» و «گوشت چرخ‌کرده روی آتش» مقایسه شد. نتیجه، یک نوع تلفیق بود: برگر باید هم حس کباب را بدهد، هم فرم غربی ساندویچ را حفظ کند.

از زاویه علم ذائقه، چند پارامتر مهم در این تطبیق دیده می‌شود:

  • درصد چربی: ایرانی‌ها به بافت آبدار عادت دارند، اما چربی بیش‌ازحد را پس می‌زنند؛ بنابراین بسیاری از برگرهای ایرانی به‌سمت نسبت‌های میانه (مثلاً حدود ۲۰٪ چربی) رفته‌اند.
  • نوع نان: نان برگر در ایران از نان صنعتی ساده شروع شد، اما به‌تدریج به سمت نان‌های بافت‌دارتر، شیرمال کم‌شیرین، یا الهام‌گرفته از بریوش رفت که با علاقه ایرانی‌ها به نان گرم و تازه هم‌خوانی دارد.
  • ادویه و طعم‌دهنده: زیره، فلفل سیاه، پودر سیر، پیاز رنده‌شده و گاهی زعفران یا سماق، در تلاش برای نزدیک‌کردن برگر به پروفایل طعمی کباب ایرانی به‌کار رفته‌اند.

سس‌ها و چاشنی‌ها؛ گفت‌وگوی ترشی، شیرینی و تندی

ایرانی‌ها عادت دارند طعم را در تعادل بین ترشی، نمکی، کمی شیرینی و گاهی تندی تجربه کنند. به همین دلیل، برگر ایرانی خیلی زود به سمت ترکیب‌هایی مثل این رفت:

  • خیارشور و گوجه به‌عنوان الزام طعمی و نه فقط تزئین.
  • سس مایونز، کچاپ و سس هزارجزیره ایرانی‌شده به‌عنوان سه‌گانه کلاسیک فست‌فود.
  • بعدها، سس‌های اختصاصی با الهام از سیرترشی، ماست‌سیر، رب انار و ادویه‌های محلی.

علم ذائقه در ایران می‌گوید که مصرف‌کننده به‌دنبال «شدت طعم» است، اما این شدت باید در یک تعادل آشنا قرار بگیرد. برندهایی که این تعادل را علمی فهمیده‌اند، توانسته‌اند برگر را از یک غذای وارداتی تبدیل به یک تجربه بومی کنند؛ تجربه‌ای که کیوب برگر آن را در قالب مهندسی طعم برای ذائقه ایرانی دنبال می‌کند.

۴) اثر این مسیر بر تعریف «برگر خوب» در ایران

معیارهای امروز مصرف‌کننده ایرانی

تاریخچه فست‌فود در ایران و موج برگرهای دست‌ساز، تعریف امروز «برگر خوب» را تغییر داده است. مخاطب ایرانیِ آگاه، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، هنگام انتخاب برگر به این معیارها توجه می‌کند:

  • آبداری و بافت گوشت: پتی نباید خشک و شبیه کتلت باشد؛ باید ساختار منسجم و آبدار داشته باشد.
  • نان تازه و هماهنگ: نانی که نه خیلی شیرین باشد، نه آن‌قدر سفت که گاززدن را سخت کند؛ نان باید با بافت پتی هم‌خوانی داشته باشد.
  • طعم متمایز اما متعادل: ادویه و سس باید هویت ایجاد کنند، نه این‌که ضعف گوشت را پنهان کنند.
  • پخت در لحظه: برگر از فریزر به مایکروفر دیگر برای نسل جدید قابل‌قبول نیست؛ پخت تازه، بخشی از استاندارد ذهنی شده است.

جایگاه برندهای تخصصی مثل کیوب برگر

برندهایی مانند کیوب برگر، در امتداد همین مسیر تحول قرار می‌گیرند، اما با یک تفاوت کلیدی: نگاه علمی و مهندسی به برگر. این یعنی:

  • تعریف دقیق نسبت گوشت و چربی، بر اساس دانش حسی و عملکردی، نه صرفاً سلیقه.
  • طراحی نان، سس و گارنیش به‌عنوان اجزای یک سیستم طعمی، نه عناصر جداگانه.
  • مستندسازی استانداردها و فلسفه طعم، مشابه آن‌چه در صفحه «استانداردهای کیوب برگر» تشریح می‌شود.

در نتیجه، «برگر خوب» در ایران امروز، از نگاه این نسل، یعنی برگری که هم ریشه جهانی خود را حفظ کرده، هم با کباب‌خوری و فرهنگ دورهمی ایرانی آشتی کرده و هم پشتش یک منطق و استاندارد حرفه‌ای مثل کیوب برگر قرار دارد.

۵) اصول و تکنیک‌های موفق در برگر ایرانی

اصل اول: نان تازه و هماهنگ

در تجربه برگر ایرانی، نان نه یک جز فرعی، که ستون اول است. نان باید:

  • در همان روز تولید یا حداقل با مدیریت صحیح تازه‌ماندن سرو شود.
  • بافت اسفنجی اما مقاوم داشته باشد تا زیر سس و آب گوشت له نشود.
  • از نظر شیرینی، با ذائقه محلی هماهنگ باشد؛ نه مانند بریوش فرانسویِ کاملاً شیرین، نه مثل نان صنعتی بی‌هویت.

اصل دوم: پخت در لحظه و مدیریت حرارت

یکی از تفاوت‌های مهم فست‌فود در ایران نسبت به گذشته، حرکت از پتی‌های آماده به سمت پخت در لحظه است. تکنیک‌های کلیدی شامل:

  • استفاده از گریل تخت یا شعله‌دار با دمای کنترل‌شده.
  • حفظ آبداری با زمان‌بندی دقیق و استراحت کوتاه پتی بعد از پخت.
  • پرهیز از له‌کردن بیش‌ازحد پتی روی گریل که عصاره را هدر می‌دهد.

اصل سوم: ادویه و تعادل طعم با ذائقه ایرانی

برای سرآشپزان و کارآفرینان حوزه برگر، درک این نکته حیاتی است که ادویه در برگر ایرانی باید:

  • هویت بدهد، نه این‌که طعم گوشت را به‌طور کامل بپوشاند.
  • در هماهنگی با سس و سبزیجات باشد؛ مثلا اگر سس ترش‌مزه است، ادویه پتی بهتر است گرم و متعادل باشد.
  • از کلیشه «ادویه زیاد یعنی طعم خوب» فاصله بگیرد و به سمت تعادل علمی برود؛ چیزی که در رویکرد علم طعم در برگرسازی به‌صورت تخصصی مطرح می‌شود.

جدول مقایسه‌ای: سه دوره اصلی برگر در ایران

دوره ویژگی پتی نان تجربه طعم
برگر کلاسیک دهه ۶۰–۷۰ نازک، صنعتی، کم‌چرب نان ساده نرم، بدون شخصیت طعمی تکیه بر سس و خیارشور، شباهت به ساندویچ
فست‌فود مدرن دهه ۸۰ کمی ضخیم‌تر، ادویه‌خورده‌تر نان کنجددار، صنعتی اما متنوع‌تر ترکیب مایونز، کچاپ و سبزیجات بیشتر
برگر دست‌ساز دهه ۹۰ به بعد ضخیم، دست‌ساز، با درصد چربی مهندسی‌شده نان اختصاصی، الهام‌گرفته از بریوش و نان خانگی تمرکز بر آبداری، سس اختصاصی و لایه‌بندی طعم

۶) اشتباهات رایج در مسیر تکامل برگر در ایران

خطای اول: وسواس روی حجم، نه کیفیت

یکی از رایج‌ترین خطاها، تمرکز افراطی بر «بزرگی» برگر است؛ برگرهای چند طبقه، با وزن اغراق‌آمیز، که بیشتر برای عکس‌گرفتن جذاب‌اند تا برای خوردن. نتیجه، اغلب این است:

  • پخت غیریکدست؛ بخش بیرونی خشک، بخش میانی خام.
  • خستگی دهان و سختی در گاززدن و نگه‌داشتن برگر.
  • فداشدن بالانس طعم به نفع «شوآف» بصری.

خطای دوم: پنهان‌کردن ضعف مواد اولیه زیر سس

برای جبران گوشت ضعیف یا نان بی‌کیفیت، بسیاری از فست‌فودها سراغ سس‌های غلیظ و زیاد رفته‌اند. این رویکرد، چند مشکل جدی دارد:

  • ازبین‌بردن هویت گوشت و نان.
  • سنگینی بیش‌ازحد غذا و خستگی ذائقه در چند لقمه اول.
  • وابستگی برند به طعم سس آماده، نه مهندسی خود برگر.

خطای سوم: بی‌توجهی به استانداردهای بافت، چربی و نان

مسیر حرفه‌ای‌شدن برگر دست‌ساز ایرانی، جایی متوقف می‌شود که استانداردها نادیده گرفته شوند. خطاهای رایج شامل:

  • استفاده از گوشت خیلی کم‌چرب که منجر به خشکی و بافت شبیه کتلت می‌شود.
  • انتخاب نان خیلی شیرین یا خیلی سبک که ساختار برگر را از هم می‌پاشد.
  • عدم وزن‌کشی دقیق پتی و نبود دستورالعمل ثابت، که خروجی را در هر بار متفاوت می‌کند.

برندهایی که به سمت استانداردهای مستند حرکت کرده‌اند، مانند آن‌چه در استانداردهای کیوب برگر دیده می‌شود، توانسته‌اند این خطاها را تبدیل به فرصت برای ساختن یک امضای طعمی پایدار کنند.

۷) استاندارد کیوب برگر؛ پلی بین ریشه جهانی و داستان محلی ایران

برگر مهندسی‌شده برای ذائقه ایرانی

کیوب برگر خود را فقط یک فست‌فود نمی‌بیند، بلکه یک «آزمایشگاه طعم» و مرجع دانش برگر در ایران تعریف می‌کند. در این رویکرد، برگر نه صرفاً یک محصول، بلکه خروجی یک سیستم مهندسی است که در آن:

  • ریشه‌های جهانی برگر، از تاریخچه آن در آمریکا تا استانداردهای پخت، به‌طور دقیق مطالعه شده است.
  • ذائقه ایرانی، از علاقه به کباب تا ترکیب ترشی، نمکی و ادویه، به‌صورت علمی تحلیل شده است.
  • هر جزء برگر (نان، گوشت، سس، گارنیش) بر اساس این دو منبع، بازطراحی شده است.

کیوب برگر به‌عنوان DNA بومی‌شده برگر

استاندارد کیوب برگر، تلاشی است برای ساختن پلی پایدار میان «برگر اصیل» و «برگر ایرانی». این پل در چند سطح شکل می‌گیرد:

  • در سطح داستان: روایت برند در داستان کیوب برگر نشان می‌دهد که چرا این برند فقط به فروش برگر فکر نمی‌کند، بلکه به ساختن یک جهان محتوایی و فرهنگی حول برگر می‌اندیشد.
  • در سطح طعم: استفاده از علم گوشت، ساختار پتی و هویت سس‌ها، برای خلق برگری که هم برای عاشقان برگر آمریکایی جذاب است، هم برای کسی که با کباب ایرانی بزرگ شده.
  • در سطح استاندارد: تعریف پروتکل‌های دقیق برای انتخاب مواد اولیه، پخت، مونتاژ و سرو، تا «برگر مهندسی‌شده برای ذائقه ایرانی» از شعار به واقعیت تبدیل شود.

به این ترتیب، کیوب برگر خود را بخشی از داستان تاریخچه برگر در ایران می‌داند؛ اما بخشی که می‌خواهد این داستان را از سطح تجربه روزمره، به سطح دانش، استاندارد و فرهنگ ارتقا دهد.

فرصت‌ها و چالش‌های برگر ایرانی

داستان برگر در ایران، داستان یک غذای وارداتی نیست که صرفاً کپی شده باشد؛ داستان تطبیق، بازنویسی و خلق نسخه‌ای تازه است که در آن هم کباب و نان ایرانی حضور دارند، هم گریل و پنیر و سس‌های الهام‌گرفته از فرهنگ غربی. امروز، برگر ایرانی در نقطه‌ای ایستاده که از یک‌سو باید استانداردهای جهانی را جدی بگیرد، از سوی دیگر به ریشه محلی و ذائقه شهری خود وفادار بماند. در این میان، برندهایی مانند کیوب برگر، با رویکرد «مهندسی طعم» و مستندسازی دانش، می‌توانند نقش لیدر فکری صنعت را بازی کنند؛ نقشی که فراتر از فروش برگر، به ساختن فرهنگ و استاندارد برمی‌گردد.

جمع‌بندی مسیر تحول برگر در ایران، به‌صورت فشرده چنین است:

  • حرکت از برگر نازک صنعتیِ دهه ۶۰–۷۰، به برگر دست‌ساز و گورمه دهه ۹۰ به بعد.
  • تلفیق فرهنگ نان و گوشت ایرانی با فرم و تکنیک برگر غربی.
  • رشد آگاهی مصرف‌کننده و حساسیت به کیفیت گوشت، نان و استاندارد پخت.
  • ظهور برندهای تخصصی که به‌جای شعار، بر پایه مستندسازی، آزمایشگاه طعم و استاندارد حرکت می‌کنند.
  • چالش‌های جدی مثل کیفیت مواد اولیه، آموزش نیروها و فاصله‌گرفتن از کلیشه حجم‌گرایی و سس‌محوری.

اگر شما هم جزو فودلاورهای شهری، سرآشپزان حرفه‌ای یا علاقه‌مندان به مدیریت فست‌فود هستید، تجربه‌کردن برگری که با نگاه علمی و متناسب با ذائقه ایرانی طراحی شده، بهترین راه برای لمس این مسیر تحول است. کیوب برگر شما را به کشف این «برگر مهندسی‌شده» و پیوستن به جهان طعم، دانش و داستانی که دور آن ساخته شده، دعوت می‌کند.

سوالات متداول

۱. برگر برای نسل‌های مختلف ایرانی چه تفاوتی در معنا و تصویر ذهنی دارد؟

برگر برای دهه ۶۰ بیشتر یک ساندویچ ساده و ارزان بود، برای دهه ۷۰ نماد فست‌فود مدرن شهری شد و از دهه ۸۰ به بعد، به برگر دست‌ساز، ضخیم و اینستاگرامی با پتی آبدار و سس‌های خاص تبدیل شد. نسل جدید برگر را بخشی از سبک زندگی، هویت و سلیقه غذایی خود می‌بیند، نه صرفاً یک غذای سریع.

۲. مهم‌ترین تفاوت برگر ایرانی با برگر کلاسیک آمریکایی چیست؟

برگر ایرانی معمولاً تحت‌تأثیر فرهنگ کباب و ذائقه نان‌محور است؛ از ادویه‌های گرم، پیاز، خیارشور و نان‌های کمی شیرین‌تر استفاده می‌کند. در مقابل، برگر آمریکایی بیشتر بر طعم خود گوشت، نان ساده‌تر و سس‌های کلاسیک تکیه دارد. برگر ایرانی تلاش می‌کند تعادل بین ترشی، نمکی، کمی شیرینی و ادویه را رعایت کند.

۳. چرا برگر دست‌ساز ایرانی در سال‌های اخیر این‌قدر محبوب شده است؟

افزایش آگاهی غذایی، رشد شبکه‌های اجتماعی و علاقه نسل جوان به تجربه‌های جدید باعث شده برگر دست‌ساز محبوب شود. این نوع برگر امکان شخصی‌سازی، استفاده از گوشت باکیفیت‌تر، نان اختصاصی و سس‌های امضادار را فراهم می‌کند و از قالب برگر صنعتی و تکراری فاصله می‌گیرد. حس «خاص بودن» و تجربه متفاوت هم در این محبوبیت نقش دارد.

۴. رایج‌ترین اشتباه رستوران‌ها در سرو برگر ایرانی چیست؟

یکی از رایج‌ترین اشتباه‌ها تمرکز روی حجم و تعداد لایه‌ها به‌جای کیفیت واقعی مواد و استاندارد پخت است. استفاده از گوشت بی‌کیفیت با سس زیاد، نان نامتناسب و پخت غیریکدست، تجربه نهایی را خراب می‌کند. بی‌توجهی به تعادل طعم و آبداری پتی هم باعث می‌شود برگر شبیه کتلت شود، نه یک برگر حرفه‌ای.

۵. استاندارد کیوب برگر در برخورد با برگر ایرانی چه ویژگی خاصی دارد؟

کیوب برگر برگر را به‌عنوان محصول یک سیستم مهندسی می‌بیند؛ یعنی نسبت گوشت و چربی، نوع نان، سس‌ها و روش پخت بر اساس علم طعم و ذائقه ایرانی طراحی شده است. این برند با مستندسازی استانداردها، استفاده از علم گوشت و توجه به هویت طعمی مشخص، سعی می‌کند پلی بین ریشه جهانی برگر و سلیقه محلی بسازد و تجربه‌ای پایدار و قابل‌اعتماد ارائه دهد.

۶. آینده برگر ایرانی را با توجه به روند فعلی چطور می‌توان تصور کرد؟

با رشد آگاهی مصرف‌کننده و فشار برای کیفیت بهتر، احتمالاً برگر ایرانی به سمت شفافیت بیشتر در مواد اولیه، استانداردهای حرفه‌ای پخت و منوهای کوتاه‌تر اما تخصصی‌تر حرکت می‌کند. برندسازی علمی، استفاده از داده و آزمایشگاه طعم، نقش پررنگ‌تری خواهند داشت و برگر بیش از پیش، به زبان مشترک بین فرهنگ غذایی ایرانی و جهانی تبدیل می‌شود.

منابع

World Health Organization Regional Office for the Eastern Mediterranean, “Fast Food Consumption in the Eastern Mediterranean Region”.

Kittler, Pamela Goyan, Kathryn P. Sucher, and Marcia Nahikian-Nelms. “Food and Culture” (Cengage Learning).

پارسا کیانفر

پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.
پارسا کیان‌فر با ذهنی تحلیلی و نگاه دقیق به سازوکار طعم، ساختار برگر را نه یک دستور غذا، بلکه یک سیستم مهندسی‌شده می‌بیند. او روایت‌های طعمی را با تکیه بر دانش فناوری گوشت، رفتار چربی، علم مزه و تکنیک‌های پخت پیش می‌برد؛ روایتی که ساده نیست، اما عمیق و مستند است. پارسا با قلمی آرام اما قطعی، پیچیدگی‌های پتی، لایه‌سازی، امولسیون‌ها و سس‌ها را برای خواننده آشکار می‌کند و تجربه‌ای می‌سازد که در آن هر طعم، نتیجهٔ یک طراحی دقیق است. او در نوشته‌هایش نشان می‌دهد برگر فقط غذا نیست؛ یک سازه‌ی خوش‌طعم است که باید فهمیده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 1 =